1.Shame
در فیلم "شرم"،کری مولیگان،در نقش
سیسی،آواز نیویورک نیویورک را باصدایی پر احساس و جذاب برای برادرش براندون،با
بازی مایکل فسبندر،می خواند.این لحظه ایست که در آن او بدون در میان آمدن فکر و
خیالی از رابطه جنسی،می تواند به برادرش بگوید که او را دوست دارد.
2.The Tree
of Life
استفاده کارگردان فیلم ،ترنس مالیک، از مولدا ی
آسمتانا،قطعه ای درباره جریان رود زندگی،لحظه ایست که حس آرامش،خاطرات و سبکی
درآمیخته شده و بیش هرچیز دیگری که در فیلم دیدم،سرزنده شد و باعث شد تا من ناغافل
اشک از چشمانم جاری شود.
3.War
Horse
استیون اسپیلبرگ از تمام استعداد خود برای خلق
یک قطعه هنری مرکزی در این فیلم استفاده می کند و آن در جاییست که جویی،این اسب
نجیب پریشان و مبهوت میان سنگرهای آلمان ها و انگلیس ها می دود و با ناامیدی خود را
گرفتار در میان سیم های خاردار می یابد.این یک کار تکنیکی شگفت انگیز و البته شوکه
کننده است.
4.Drive
در این فیلم،گرچه شما می دانید که کاراکتر راین
گاسلینگ گذشته ای سخت و روانی آسیب دیده دارد،اما نمی دانید که او چه توانایی های
دارد،تا اینکه او را می بینید که در مسیر رفتن به سمت رختکن یک کلاب استریپ است و
یک چکش از کتش بیرون می آورد،که این صحنه از قبل حاکی از این است که خشونت و
انتقامی سخت در حال شکل گیریست.
5.Harry
Potter and the Deathly Hallows: Part 2
وقتی که ران و هرموین بالاخره پس از آنکه یکی از
هرکروس ها را خراب کردند،به گرمی یکدیگر را در آغوش می کشند،تشویق تماشاگران سراسر
دنیا در هری پاتر و یادگاران مرگ 2،ثابت می کند که اتفاقات خوبی برای کسانی که
منتظرش بودند،خواهد افتاد.
6.Rise of
the Planet of the Apes
سکانسی که سزار،میمون فرا-هوشمند،احترام سایر
میمون ها را بخود در زندان کسب می کند،یک روایت داستان شگفت انگیز از روپرت
وات،کارگردان فیلم،است،که باعث توبیخ یکی از کاراکترهای شرور و بد طینت سال و
نگهبان زندان دوج لندن نامرد می شود که این نقش را تام فلتون بخوبی بازی کرده است.
7.X-Men: First
Class
چارلز خاویر می داند که اریک لنشر نجات یافته از
هالوکاست موتانی قدرتمند است که اگر بتواند قدرتش را کنترل کند،قویتر نیز می شود.برای
جابجا کردن یک دیش عظیم ماهواره،خاویر از او می خواهد تا خاطره ای را بیاد بیاورد
و مگنتو آینده،با بازی عالی مایکل فسبندر،زمانی را مجسم می کند که با مادر و پدرش
که توسط نازی ها کشته می شوند،در حال روشن کردن شمعدان منورا است.پس از آنکه آخرین
شمع روشن می شود،خاویر (با بازی جیمز مک کوی) گریه می کند،دیش چرخیده می شود و آن
دو شناخت عمیق تری از یکدیگر پیدا می کنند.
8.Midnight
in Paris
استعاره
وودی الن در "نیمه شب در پاریس" از اینکه ما خیال می کنیم سایر دوران
ها،اوج خلاقیت و زندگی بودند و هرگز قدر امروز و حال را نمی دانیم،بخوبی در سکانس
"دوران زیبا" دریافت می شود."نیمه شب در پاریس" یکی از جذاب
ترین فیلم های وودی الن در طی سال های فعالیت اوست.
9.Hugo
لحظه ای در فیلم وجود دارد که پسربچه،هوگو،
تصادفا جعبه ای را پایین می آورد که نقاشی های پیرمرد عجیب و غریبی که برایش کار
می کند را آشکار می سازد.مشخص می شود که آن مرد جرج میلز فیلمساز است که در زندگی
واقعی از شخصیت خالق فیلم های فانتزی چون سفری به ماه به یک شخصیت منزوی ای که یک
مغازه اسباب سحرآمیز در ایستگاه قطار پاریس دارد،تبدیل شده است.کل فیلم غزلی در
عشق به فیلم و سینماست و این لحظه آن عشق را کاملا متبلور می سازد.
10.The
Adventures of Tintin
وقتی که کاپیتان هداک همیشه مست،بهمراه تن تن
گزارشگر جوان و جسور در صحرا سقوط می کنند،او هوشیار می شود.و طبق معمول او سرنوشت
وحشتناک جدش که کاپیتان گلدن یونیکورن بوده را بیاد می آورد.استیون اسپیلبرگ بحد
اعلا از محیط بهره می گیرد آنهم در هنگامی که بین دو خط داستان نقل مکان می کند و کشتی
بادبانی قرن پانزدهم به داخل تلماسه ها می زند که صفحه نمایش را از ماجراجویی و
افسانه پر می کند.
نوشته:کیت سیمنتون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر