Jake Gyllenhaal


جیک جیلنهال در 19 دسامبر 1980 در لوس آنجلس بدنیا آمد.پدرش استفان جیلنهال کارگردان و مادرش نائومی فونر تهیه کننده و نویسنده است.مگی جیلنهال،خواهر او،نیز بازیگر است که با جیک در فیلم دانی دارکو بازی کرد.پدر جیک از نژادی سوئدی و از خانواده اصیل جیلنهال است و مادرش از خانواده ای یهودی از نیو یورک است که در این باره خود جیک جیلنهال گفته که خودش را بیش از هر چیز یهودی می داند.و جشن بار میتزوا(نوعی مراسم یهودیان) در پناهگاه های بی خانمان انجام گرفت چون والدینش می خواستند  به او حس شکرگزاری از وضع موجود را بفهمانند.همچنین والدینش به او اصرار کردند تا در تابستان ها کار کند که شغل های او نگهبان و پادو در رستورانی که توسط یکی از دوستان خانوادگیشان مدیریت می شده، بوده است.

در دوران کودکی،جیلنهال علاقه زیادی به فیلمسازی از خود نشان داد که علت آن ارتباط عمیق خانواده با این صنعت بود.در 11 سالگی او اولین کار خود را در سال 1991 به عنوان پسر بیلی کریستال در فیلم بیماران شهر بازی کرد.در سال 1992 والدین به او اجازه بازی در فیلم اردک های مقتدر را به این علت که می بایست 2 ماه از خانه دور می بود،ندادند.در سالهای بعد،آنها به او اجازه تست برای بخش هایی را می دادند اما معمولا اگر انتخاب می شد او را از حضور منع می کردند.با این حال به او اجازه بازی در چندین فیلم پدر داده شد.جیلنهال در 1993 (در کنار خواهرش)در فیلم یک ذهن خطرناک بازی کرد؛1994 اپیسودی از سریال آدمکشی:زندگی در خیابان و 1998 در کمدی بومی.همچنین او به همراه مادر و خواهرش در دو اپیزود مولتو ماریو،برنامه ای درباره طبخ غذاهای ایتالیایی،در شبکه غذا شرکت کرد.قبل از سال پایانی او در دبیرستان،فیلم جاش و سم در سال 93 فیلمی در ژانر ماجراجویی کودکان،تنها فیلمی بود که پدرش کارگردان آن نبود و به او اجازه حضور داده شد.
جیک در 1998 از مدرسه هاروارد-وستلیک فارغ التحصیل شد و به دانشگاه کلمبیا که خواهرش سال پایانی تحصیل در آنجا را می گذراند و مادرش در آن دانشگاه فارغ التحصیل رشته فلسفه و ادیان شرقی شده بود،رفت که پس از 2 سال بخاطر تمرکز بیشتر روی بازیگری ترک تحصیل کرد اما همیشه قصد خود را برای تکمیل تحصیل نشان داد.اولین فیلم نقش اول جیلنهال آسمان اکتبر،اقتباس جو جانسون از اتوبیوگرافی هومر هیکام از کتاب پسران راکتی ساخته 1999،که در آن او نقش یک جوان از ویرجینیای غربی را بازی می کند که در تلاش برای گرفتن بورسیه تحصیلی برای جلوگیری از معدنچی شدن است. فیلم32000000$ کسب کرد و در اخبار و نقد ساکرامنتو از اجرای جیک به عنوان یک موفقیت یاد شد.
دانی دارکو،دومین فیلم اصلی جیلنهال محسوب می شود که در 2001 در گیشه موفقیتی کسب نکرد اما بالاخره یک فیلم آیینی موفق محسوب گردید.فیلم به کارگردانی ریچارد کلی به سال 1988 بر میگردد که نوجوانی مضطرب(جیک جیلنهال) که پس از گریز از یک مرگ حتمی،خرگوشی 1.8 متری به اسم فرانک را می توانست ببیند که به او می گوید که جهان در حال به پایان رسیدن است.بازی جیلنهال توسط منتقدین با استقبال روبرو شده بود به طوری که گری ماریس در این باره نوشت"جیلنهال با راهکاری دشوار توانست هم یک فرد عیمقا مشوش و هم یک فرد نرمال را مدیریت کند."
پس از دانی دارکو،در 2002 فیلم بعدی او بزرگراه بود که نه از دید مخاطبین و نه منتقدین موفق به نظر نیامد به طوری که بازی او توسط برخی از منتقدین احمقانه توصیف شد.در فیلم یک دختر خوب درنقش مقابل جنیفر آنیستون در 2002 در اولین نمایش در فستیوال ساندنس موفقیت بیشتری کسب کرد؛او همچنین در فیلم دوست داشتنی و فوق العاده با کاترین کینر نقش آفرینی کرد.در هر دو فیلم شخصیت بی ثباتی را بازی کرد که رابطه بی ملاحظه ای با یک زن بزرگتر از خود دارد.جیلنهال این نقش ها را گذار نوجوانی توصیف کرد.او سپس در کمدی عاشقانه پسر حبابی که تقریبا بر اساس داستان دیوید وتر است، بازی کرد.فیلم داستان ماجراجویی شخصیتی  را هنگامی که دنبال عشق زندگی اش است قبل از ازدواج با شخص اشتباهی،به تصویر می کشد.این فیلم توسط منتقدین به باد انتقاد گرفته شد.
پس از پسر حبابی،جیلنهال در نقش مقابل داستین هافمن،سوزان ساراندن و الن پومپئو در راه نیمه شب در نقش مرد جوانی که درحال کنار آمدن با مرگ نامزد و غم والدین نامزدش است،بازی کرد.داستان بر اساس برداشت آزاد از تجربیات شخصی کارگردان و نویسنده ای به اسم برد سیبرلینگ در واقعه مرگ دوستش ربکا شافر می باشد.
جیلنهال همچنین برای نقش مرد عنکبوتی در اسپایدرمن 2 بعلت نگرانی های سم ریمی کارگردان فیلم از سلامتی مردعنکبوتی اصلی توبی مگوییر،انتخاب شد که البته با بهبودی توبی،جیک در فیلم شرکت نکرد.در عوض در 2004 او در فیلم عالی روز پس از فردا در کنار دنیس کوئد بازی کرد.
 اولین کار تئاتر جیلنهال در لندن این جوانی ماست نام داشت.جیلنهال در این باره گفت"هر بازیگری که دیده ام سابقه کار در تئاتر داشته است،پس من هم باید امتحان کنم."نمایش به مدت 8 هفته در وست اِند لندن اجرا شد.جیلنهال نقد های خوبی را دریافت کرد،همچنین جایزه ایونینگ استندرد تیِئتر را در بخش تازه وارد برجسته برنده شد.
2005 سال پرکاری برای جیلنهال بود؛او در این سال سه فیلم کله خمره ای،کوهستان بروکبک و اثبات را بازی کرد.در اثبات،با بازی جونیث پالترو و آنتونی هاپکینز،جیلنهال فارغ التحصیل ریاضیات را بازی کرد که در تلاش برای متقاعد کردن شخصیت پالترو برای انتشار برهان منقلب کننده او برای مسائل پر معمای ریاضیست.در کله خمره ای،او برخلاف خلق و خویش بازی می کند و شخصیتی پرخاشگر را به عنوان سرباز جنگ خلیج نمایش می دهد.او همچنین برای فیلم بتمن آغاز می کند تست داد و برای گرفتن نقش بسیار نزدیک شد اما نهایتا کریستین بیل انتخاب شد.

در کوهستان بروکبک،جیلنهال و هیث لجر دو جوان گله دار گوسفند را بازی می کنند که با یکدیگر ملاقات کرده و شروع به یک رابطه جنسی می کنند که در تابستان 1963 آغاز وتا مرگ شخصیت جیلنهال در 1983 ادامه می یابد.فیلم برنده جایزه شیر طلایی فستیوال فیلم ونیز و 4 جایزه گوی طلایی، 4 جایزه بفتا و 3 اسکار شد.جیلنهال هم در بخش بهترین بازیگر مرد در نقش مکمل جوایز آکادمی اسکار نامزد گردید اما جرج کلونی بخاطر فیلم سیریانا این جایزه را تصاحب کرد.همچنین او در همین بخش جایزه بفتا را برنده شد و نامزد  جایزه اسکرین اکتر گیلد گشت.جیلنهال واکنش های زیادی را نسبت به تجربه همکاریش با انگ لی کارگردان فیلم کوهستان بروکبک نشان داد اما تحسین های او بیشتر از انتقادهایش در مورد سبک کارگردانی انگ بود.جیلنهال در حالی که از روشی که لی مایل به قطع رابطه دوستانه در هنگام شروع فیلمبرداری بود شکایت می کند،اما نوع هدایت بازیگران و حساسیتش نسبت به موارد جزئی توسط لی را ستایش می کند.در مراسم جوایز گیلد در بخش بهترین کارگردانی در 28 ژانویه 2006،جیلنهال لی را بخاطر فروتنی و احترام در برابر تمام افراد اطرافش، تحسین می کند.
در 2005،جیلنهال در انیمیشن کوتاهی به نام مردی که در بین برج ها قدم زد بر اساس کتابی از موردیکای گرشتین،راوی بود.در ژانویه 2007،بعنوان مجری برنامه شب شنبه،لباس براق ویژه مهمانی پوشید و آهنگ "و بهت میگم که نمیرم"فیلم دریم گرلز را برای شروع برنامه خواند و آن را به همه هواداران خاصش یعنی طرفداران بروکبک تقدیم کرد.
جیلنهال در 2007 در فیلم زودیاک ساخته دیوید فینچر که بر اساس داستان واقعی بود،بازی کرد.او نقش رابرت گری اسمیت،نقاش کارتون سن فرانسیسکو کرانیکل و نویسنده دو کتاب درباره قاتل زنجیره ای زودیاک را دارد.در اکتبر 2007 او در نقش مقابل مریل استریپ،الن آرکین و ریس ویتراسپون در فیلم بازگردانی به کارگردانی گوین هود بازی کرد.در سال 2009،جیک با توبی مگوییر در فیلم برادران جیم شریدان حضور داشت و در 2010 در فیلم شاهزاده ایرانی که اقتباسی از یک بازی ویدیوئی با همین نام بود،در نقش شاهزاده ایرانی بازی کرد.
زندگی خصوصی
خانواده و روابط
خواهر جیک،مگی،با پیتر سارزگارد که با جیک جیلنهال در فیلم بازگردانی و کله خمره ای همبازی بود، ازدواج کرد.در دسامبر 2006،او و خواهرش از آتش سوزی که در رستوران مانکا رخ داد،جان سالم بدر بردند.خواهر زاده اش،رامونا سارزگارد،در 3 اکتبر 2006 بدنیا آمد.جمی لی کرتیس مادر خوانده جیک است.خود جیک پدر خوانده ماتیلدا رز لجر دختر هیث لجر و میکله ویلیامز است که آن دو با جیلنهال در کوهستان بروکبک همبازی بودند.
جیلنهال از 2002 بمدت دو سال با کرستن دانست رابطه داشت،همچنین با ریس ویتراسپون نیز رابطه داشت که این رابطه در نوامبر 2009 پایان یافت.
سیاست ها و سایر علایق 
جیلنهال از نظر سیاسی بسیار فعال است.او برنامه تبلیغاتی برای انتخابات ساخت و بهمراه خواهرش
از دانشگاه کارولینای جنوبی برای تشویق برای شرکت در انتخابات 2004 آمریکا،بازدید کرد.او همچنین از نامزد ریاست جمهوری از حزب دموکرات یعنی جان کری حمایت کرد.او گفته بود که این موضوع من را نا امید می کند که بازیگران درباره سیاست حرف نمی زنند؛من سیاسی هستم و فیلم هایی را که فکر کنم سیاسی باشند انتخاب می کنم."در مصاحبه ای برای فیلم بازگردانی گفته بود"زمان غم انگیزی است که بازیگران، سیاستمدار و سیاستمداران،بازیگر شوند."
بخاطر رشد در خانواده ای که به مسائل اجتماعی اهمیت داده می شود،جیک در سال 2003 در یک فعالیت تبلیغاتی توسط اتحادیه آزادی مدنی آمریکا شرکت کرد،سازمانی که توسط خانواده او حمایت می شود.جیک از مسائل زیست محیطی بسیار آگاه است و مرتبا به بازیافت می پردازد و در مصاحبه ای گفته بود که 400$ در یک سال برای کاشت درخت در جنگلی در موزامبیک هزینه می کند که بخشی از برنامه ارتقا جنگل ها برای آینده است.پس از فیلمبرداری روز پس از فردا،او به قطب شمال پرواز کرد تا سطح آگاهیش از تغییرات جوی را افزایش دهد. جیلنهال قراردادی برای کمک به بیماران سرطانی امضا کرده است.
در اوقات فراغت او علاقه فراوانی به نجاری و آشپزی دارد .و گفته است"من یک بودا نیستم اما  تلاش می کنم تا توجه و آگاهی را تمرین کنم."و کار روزانه او مدیتیشن است.


فیلم شناسی
 

1991
Sicty Sickers
1993
Josh and S.A.M-A Dangerous Woman
1998
Homegrown
1999
October Sky
2001
Donnie Darko-Bubble Boy-Lovely and Amazing
2002
Highway-Moonlight Mile-The Good Girl
2003
Abby Singer
2004
The Day After Tomorrow
2005
Brokeback Mountain-Jarhead-Proof
2007
Zodiac-Rendition
2009
Brothers
2010
Prince of Persia-Love and Other Drugs-Nailed
2011
Source Code

۱ نظر:

فرهاد گفت...

کلا بازیگر مالی نیست . باهاش خیلی حال نمی کنم
چقدر هم فیلم چرت و پرت بازی کرده . به نظرم فقط تو پرنس خوب بود . البته زودیاک و بردار ها هم بدک نبود
بقیه فیلم هاش رو ندیدم